مقابله با یک بیماری تهدید کننده زندگی یا یک رویداد جدی سلامتی

۲ بازديد

احساس کنید کسی را ندارید که به شما مراجعه کند؟

بسیاری از ما در برهه ای از زندگی خود را تنها می بینیم. این موضوع به خصوص زمانی که با یک بیماری جدی نیز مواجه هستید، می تواند بسیار سخت باشد. اما حتی اگر احساس می کنید که خانواده یا دوستان نزدیک ندارید که به آن ها تکیه کنید، به این معنی نیست که باید به تنهایی با چالش های خود مواجه شوید.

علاوه بر بهره مندی از گروه های پشتیبانی و برنامه های پشتیبانی همتا که در بالا به آن ها اشاره شد، کاره ای زیادی نیز می توانید برای گسترش شبکه اجتماعی خود انجام دهید تا در این زمان دشوار پشتیبان گیری را پیدا کنید.

احساسات خود را کشف کنید

وقتی با یک وضعیت سلامتی مزمن یا تهدید کننده زندگی روبرو هستید، ترس از احساسات خود آسان است. مانند بسیاری از بیماران، ممکن است فکر کنید که جمع کردن احساسات خود، نشان دادن چهره ای شجاع، یا مجبور کردن خود به مثبت بودن و شاد بودن بهترین نتیجه را برای بیماری شما فراهم می کند. با این حال، صادق بودن در مورد احساسات منفی که تجربه می کنید، به هیچ وجه بهبودی شما را به تاخیر نمی اندازد. حتی ممکن است اثر معکوس داشته باشد.

یک بررسی در سال ۲۰۰۲ در مورد سبک های مقابله بیماران مبتلا به سرطان به این نتیجه رسید که شاد بودن تاثیر کمی در موفقیت درمان یا میزان عود بیماری دارد. در واقع، تحریک احساسات شما ممکن است تنها سطح استرس شما را افزایش دهد، میزان دردی که احساس می کنید را بالا ببرد، و شما را بیشتر در معرض اضطراب و افسردگی قرار دهد.

از طرف دیگر مواجهه با احساساتتان، حتی با دردناک ترین و ترسناک ترین آنها، می تواند به شما کمک کند تا استرس و رنج خود را کاهش دهید، بهتر با شرایط خود کنار بیایید و در حین تلاش برای بهبودی، آرامش و استحکام جسمی بیشتری پیدا کنید.

یادگیری رویارویی با احساسات

بسیاری از ما در دوران کودکی یاد می گیریم که احساسات خود را سرکوب کنیم. ما احساساتی مانند ترس، اندوه و خشم را درونی می کنیم یا به طرز نامناسبی منفجر می شویم، که تنها برای سوخت و ساز احساسات ناخوشایند به کار می رود. زمانی که به بزرگسالی می رسیم، اغلب تشخیص آنچه واقعا احساس می کنیم دشوار است. اما هرگز برای یادگیری ارتباط مجدد با احساسات خود دیر نیست. شما می توانید با گوش دادن به بدن خود شروع کنید.

هنگامی که یک احساس قوی را تجربه می کنید، احتمالاً آن را در جایی در بدن خود نیز احساس می کنید. مثلاً هر بار که احساس اضطراب یا ترس می کنید، شکم شما سفت می شود، یا زمانی که احساس غم و اندوه یا از دست دادن می کنید، عضلات شانه شما منقبض می شوند. با تمرکز بر این احساسات فیزیکی، می توانید به جای تلاش برای نادیده گرفتن یا سرکوب احساسات خود، شروع به کشف احساسات خود کنید.

وقتی احساسات شما آزاد شد، متوجه خواهید شد که احساسات مختلف به سرعت می آیند و می روند. حتی دردناک ترین و سخت ترین احساسات نیز به سرعت فروکش می کند. همانطور که تحت درمان هستید، ممکن است چیزی بشنوید، بخوانید یا ببینید که باعث ایجاد یک احساس قوی و ناخوشایند می شود. اما اگر به خود اجازه دهید آنچه را که احساس می‌کنید احساس کنید، دوام نخواهد داشت و به زودی یک احساس متفاوت جای آن را می‌گیرد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در ناجی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.